دیهی است برای سنجش درستی و نادرستی عملکردها اولاً محتاج معیار هستیم و ثانیاً باید شرایط زمانی را در نظر گرفت و سوم آنکه ممکن است در برخی موضوعات چند وجهی، توفیق در برخی وجوه زیاد و در برخی وجوه کم و در برخی موارد منفی هم باشد.
دیدگاه ناظر نیز در سنجش توفیقات و عدم توفیقات نقش موثر دارد. چه بسا کسی موضوعی را درست بداند و دیگری نادرست.
اگر معیار ما در اتحاد کشورهای اسلامی این باشد که یک بلوک سیاسی، اقتصادی امنیتی و فرهنگی ایجاد شده باشد که این کشورها بیشترین ارتباط را با هم داشته باشند، ناگفته پیدا است که نه بازار مشترک اسلامی درست کرده ایم، نه اگر از سوی اجانب به کشورهای مسلمان نشین مانند عراق، افغانستان و فلسطین تجاوز شود، کشورهای اسلامی به صورت متحد در مقابل آنها خواهند ایستاد و نیز همکاری های علمی کشورهای اسلامی به حدی نرسیده که بیشترین تبادلات علمی در میان کشورهای اسلامی باشد. پس در این زمینه ها توفیقی کسب نشده است. اما این عدم توفیق دلائل زیادی دارد که شاید یکی از مهم ترین دلائل آن عدم توجه به مبانی صدور انقلاب بوده است.
به عبارت دیگر اگر نه افراد ماجراجو با افکاری افراطی و حتی انحرافی بلکه دانشمندان و اهل اندیشه ما صدور انقلاب را به عنوان یک فریضه سیاسی، عبادی و علمی جدی تر می گرفتند، آنگاه انقلاب اسلامی که اصولاً در روش پیروزی نیز صبغه فرهنگی داشت، آنگاه توفیقاتی نصیب ما و دیگر ملل اسلامی می شد که با آرمان های انقلاب تناسب بیشتر داشت.
بدیهی است وقتی انقلاب به پیروزی رسید، کارگزاران سیاسی و فرهنگی ما تجربه زیادی نداشتند و قدرت ها نیز ساکت ننشستند و با بلوا و اغتشاش و ترور، ملت ما را چنان مشغول حفظ امنیت کشور کردند که نتوانستیم امکانات مناسبی را صرف صدور ارزش های انقلاب کنیم و ارزش ها را به عنوان هدیه به دیگر ملل اسلامی و دیگر ملل جهان در بسته بندی های مناسب هر فرهنگ بگونه ای عرضه کنیم که موجب یک تحرک جدی به سوی اتحاد کشورهای اسلامی در تمامی وجوه شود.
از دگر سو توجه به صدور ارزش های انقلاب باعث مضاعف شدن تعالی در میان ملت خودمان نیز می شد. چنانکه توجه به صادرات کالاهای اقتصادی نیز موجب بهبود کیفیت تولید می شود.
با این حال به رغم برخی کج فهمی ها از صدور انقلاب که لطمات قهری نیز در پی داشته، خوش فهمی از آن نیز وجود داشته و در آن زمینه ها توفیقات کم نبوده است. به عنوان مثال در دفاع مقدس دنیا تصویر بسیار زیبایی از رفتار رزمندگان ما گرفت و امام خمینی(ره) در اواخر عمر یعنی در 3 اسفند 67 فرمودند: «ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‏ایم». چنان که یکی از نتایج صدور انقلاب این بود که وقتی از سوی رئیس جمهور وقت در مقابل نظریه برخورد تمدن ها، گفتگوی تمدن ها مطرح کردید، همه دنیا از آن استبقال کرد ولی نگارنده مهمترین توفیق در صدور انقلاب را که غالب ملل دنیا از آن بهره مند شدند، جلوگیری از تک قطبی شدن نظام بین الملل می داند که توضیح آن فرصتی فراتر از این مجال می طلبد.

. انتهای پیام /*